خریدمبلمان اتاق امیر محمد
سلام روز جمعه به اتفاق مامانی و عمه سهیلا امیر رفتیم تهران - انجا امیربا محراب پسر دخترعمو مهناز بابا حمید بازی میکرد و تاشب که ساعت ١٠.٣٠خوابید شب هم دایی بابا حمید امد خانه زن عمو صدیقه تا مامانی را ببیند اگرچه همه مهمانها تا ساعت ١٢ که دایی جون خداحافظی کند بیدار بودند اما اول امیر محمد بعد هم محراب خوابید صبح هم گل پسر ساعت ٧بیدار بود بعد ساعت ٩بابا حمید عمه سهیلا رفتند یافت آباد برای سفارش و خرید ست اتاق خواب برای من و هم خرید مبل برای مامانی- چون مامانی میخواست مبل را عوض کند بنابر این عمه سهیلا با بابابرای خرید مبل و بوفه رفتند بازار - من و گل پسر هم یک دوری در شهرک آپادانا زدیم امیر کمی سرسره و تاب و بعد هم فروشگاه و...
نویسنده :
مامان
9:52